دوتا سگ میخواستن باهم ازدواج کنن اقاسگه میگه : با من ازدواج میکنی ؟؟؟ سگ عروس میگه : با اجازه پدرسگم ، مادرسگم ، دوبرادرتوله سگم بعععععععععله ♥♥♥ از بس با گوشی کار کردم وضعم جوری شده که وقتی دارم درس میخونم، هر چند ثانیه یکبار انگشتمو میزنم وسط صفحه ی کتاب که صفحه ش خاموش نشه ♥♥♥ ﭘﺴﺮﻩ هشت سالشه ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ : ﺁﯾﻔﻮﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﻨﮓ ﻣﯿﮑﻨﻪ ! ﻣﻦ ﻫﻢ ﺳﻦ اون ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﯾﻪ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻭﺍﺳﻢ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﻮﯼ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺧﻮﺭﺩﻣﺶ ! ♥♥♥ عاقا دقت کردین من یه دفعه ای میام چند تا پست میذارم و ناپدید میشم... آی ام زورو.. ♥♥♥ چنان میزنمت که ندونی...